محج بن ادرع در جریانی نقل می‌کند که پیامبر خدا (صلی الله علیه و اله و سلم) در باره فردی که زیاد نماز می‌خواند فرمود: «خداوند برای این امت، آسانی را اراده کرده و سختی را از آنان نخواسته است».در جریان دیگری نقل شده که پیامبر (صلی الله علیه و اله و سلم)  با دیدن کسی که نماز می‌خواند، پرسید: «او کیست؟». راوی می‌گوید: من از او تعریف کردم. پیامبر خدا فرمود: «ساکت باش تا به گوش او نرسد که نابودش میکنی!».سپس به سمت خانه یکی از همسرانش حرکت کرد و دست مرا رها کرد و دو بار فرمود: «بهترین دینداری شما، آسان ترین آن است».
 
نقل می‌کنند که: روزی وارد مسجد شدیم و منتظر نماز صبح بودیم که کسی با سر خیس از غسل جنابت، وارد شد و با ما نماز خواند. وقتی نماز تمام شد، مردم به سمت پیامبر خدا (صلی الله علیه و اله و سلم) رفتند و پی در پی پرسیدند: ای پیامبر خدا آیا دیدید؟! آیا در این کار بر ما اشکالی وجود دارد؟ پیامبر(صلی الله علیه و اله و سلم)  در پاسخ، دو بار تأکید فرمود: «ای مردم! در دین خدا آسانی است».بنابراین، دین، سهل و آسان است و باید آن را آسان گرفت و آسان گرفتن آن، به این است که فراتر از آنچه در دین آمده، سخت گرفته نشود. اگر کسی ماهیت دین را آن گونه که هست بشناسد (دین شناسی) و به همان اندازه که دین گفته عمل کند(دینداری)، بی تردید، نه تنها از دین بیزار نمی‌شود، بلکه به آن علاقه پیدا می‌کند و از آن راضی می‌شود. بسیاری از نارضایتی های تشریعی، به خاطر نا آگاهی از حقیقت دین و یا عملکرد نادرست در دینداری است. با اصلاح این امر می‌توان  رضایت تشریعی را به دست آورد. اگر بر اساس عامل نخست، دین به درستی شناخته شود (دین شناسی) و همان گونه که هست مورد عمل واقع شود (دینداری) و اگر بر اساس عامل دوم مشخص شود که نفع قوانین به خدا نمی‌رسد (نفی خدا - سودی)؛ بلکه نفع و مصلحت مردم، محور تشریع است (باور مردم - سودی)، پس از آن، نوبت به عمل و دشواری های آن می‌رسد. به هر حال، عمل در همین محدوده دین آسان، در مقایسه با عمل نکردن به آن دشوار است. این جا تقابل میان تکلیف پذیری (با همان قرائت سهل گیرانه مبتنی بر دین) و تکلیف گریزی است و طبیعی است که تکلیف پذیری نسبت به فقدان تکلیف، دشوار است و این دشواری، ممکن است موجب نارضایتی گردد. در این مرحله نیز باید تدبیری اندیشید که رضامندی تأمین گردد.
 
قوانین را بویژه در مراحل نخستین حرکت، باید در حوزه سختی‌ها و دشواری های زندگی طبقه بندی نمود. در توضیح این مطلب باید گفت که ما در این بحث، با دو عنوان کلی رو به رو هستیم: یکی انسان و دیگری قوانین انسان، به لحاظ طبع نخستین خود، لذت گرا و محنت گریز است، اما قانون، معمولا با طبع انسان در تضاد قرار می‌گیرد. این بدان جهت است که معمولا بایدهای قانون، امور سخت و دشواری به شمار می‌روند که بر خلاف میل، باید انجام شوند و نبایدهای آن نیز امور لذت بخشی هستند که بر خلاف میل، باید ترک شوند و این هر دو، با طبع لذت گرا و محنت گریز انسان، ناسازگار است. سخنی از پیامبر خدا (صلی الله علیه و اله و سلم) می‌تواند این واقعیت را تبیین کند: چون خدا بهشت و دوزخ را آفرید، جبرئیل را به سوی بهشت فرستاد و فرمود: «به آنچه در آن برای اهلش آماده ساخته ام بنگر». جبرئیل به بهشت آمد و به آنچه خدا در آن برای اهلش آماده ساخته بود، نگریست. پس بازگشت و گفت: به عزتت سوگند که هر کس آوازه آن را بشنود، وارد آن می‌شود! خداوند دستور داد و ناملایمات، بهشت را در میان گرفتند. پس فرمود: «حال باز گرد و آنچه را در آن جا برای اهلش آماده کرده ام، تماشا کن». جبرئیل به سوی بهشت بازگشت و دید که پوشیده از ناملایمات گشته است. نزد خدا باز آمد و گفت: به عزتت سوگند می ترسم هیچ کس وارد آن نشود! خداوند به او فرمود: «به دوزخ برو و به آنچه در آن برای اهلش آماده ساخته ام بنگر.جبرئیل آمد و دید که آن طبقات مختلفی دارد. به نزد خدا بازگشت و گفت: به عزتت سوگند که هر کس وصف آن را بشنود، وارد آن نخواهد شد! پس خداوند، دستور داد و شهوت‌ها آن را در میان گرفتند آنگاه به جبرئیل فرمود: «حال به سراغ دوزخ بازگرد. جبرئیل بازگشت و گفت: به عزتت سوگند می ترسم هیچ کس از آن نجات نیابد و همگان وارد آن شوند!»
 
از این رو، هم انجام محنت‌های ناخوشایند (طاعت) و هم ترک لذت‌های خوشایند (معصیت)، برای انسان، دشوار است. بنابراین، تکلیف از این منظر، بخش سخت و دشوار زندگی به شمار می‌رود. صبر به معنای تحمل سختی و دشواری است. برای صبر، سه حوزه کاربرد در روایات مطرح شده که یکی از آن‌ها در بلاها و ناخوشایندهای زندگی بود؛ و اما در حوزه کاربرد دیگر آن، به موضوع طاعت بر می‌گردد. در این روایات آمده که هم انجام طاعت، نیازمند صبر است و هم ترک معصیت. پیامبر خدا (صلی الله علیه و اله و سلم) می‌فرماید: صبر، سه گونه است: صبر هنگام مصیبت، صبر بر طاعت و صبر از معصیت. از این رو، انجام دادن طاعت و ترک کردن معصیت، نیازمند صبر است. این نیاز و بلکه ضرورت، از دو جهت قابل تبیین است. از سویی اوامر خداوند متعال، هدفی جز تحقق شادکامی اصیل و سعادت واقعی بشر ندارند. از این رو، عمل به دستورهای خداوند متعال، از عوامل مهم شادکامی‌خواهد بود. در این میان، مشکل اساسی، دشوار بودن عمل به شریعت است که این دشواری، به وسیله صبر حل می‌شود و فرد با عمل به دستورهای الهی، به سعادت و شادکامی اصیل دست می‌یابد.
 
از سوی دیگر، فشار روانی حاصل از دشواری عمل به شریعت، ممکن است موجبات آزردگی و ناراحتی فرد را فراهم آورد. این فشار روانی نیز به وسیله صبر و بردباری مهار می‌شود و بهداشت روان فرد را تضمین می‌کند. بنابراین، صبر، هم در بعد عمل، از ترک عمل به شریعت جلوگیری می‌کند، و هم در بعد روان، فشار روانی آن را مهار می‌کند و کاهش می‌دهد. بنابراین، از عوامل مهم در رضامندی تشریعی، برخورداری از بردباری و توان تحمل سختی طاعت است.
 
منبع: الگوی اسلامی شادکامی، دکتر عباس پسندیده، صص461-457، مؤسسه علمی فرهنگی دار‌الحدیث، قم، چاپ دوم، 1394